موسیقی

جواب آواز چیست؟

جادوی شجریان، لطفی و علیزاده

جادوی جواب آواز با ساز

Luca Bellorini
Luca Bellorini – Italian Musician

من یک دوست ایتالیایی موسیقی دان دارم که در دانشگاه میلان موسیقی خوانده است به نام Luca Bellorini که بسیار به موسیقی اپرایی ایتالیایی علاقمند است. چراکه ایتالیا سزمین موسیقی اپرا در جهان میباشد. استدلال جالب Luca در صحبت هایی که با من داشت این بود که معمولا در اپرا وقتی اپرا اجرا میشود هیچ سازی نواخته نمیشود و صدای انسان های متفاوت از صدای زنان که زیر است و صدای مردان که بم است خود مانند یک ساز است.

من به لوکا گفتم خب ولی ساز هم در اپرا هست، گفت بله ولی ساز معمولا پس از اینکه انسانها اپرا را اجرا کردند نواخته میشود و موسیقی ملایمی دارد و گاهی هم ساز همزمان با صدای انسان ها نواخته میشود ولی ساز بسیار پایین می نوازد و صدای موسیقی در واقع همان حنجره طلایی انسانهاست.

سپس من گفتم ما هم در موسیقی اصیل ایرانی چنین چیزی داریم که صدای خواننده بر هر سازی غلبه میکند و هیچ نوع سازی نمی نوازد چون صدا خود خواننده زیباترین ساز است و در نهایت در نت های پایانی یک ساز ، و تنها یک ساز نت هایی را که خواننده در دستگاه موسیقی ایرانی می خواند اجرا میکند.

او از من توضیح خواست که چرا ساز دقیقا نت هایی که خواننده اجرا کرده می نوازد و نت جدیدی و یا آهنگ جدیدی نمی نوازد؟

در پاسخ گفتم چون ما هفت دستگاه در موسیقی ایرانی داریم که در کدام صدها مایه و گوشه دارد، وقتی خواننده متبحر یکی از آنان را انتخاب میکند و میخواند، نوازنده متبحر نیز آن را می شناسد و آنها به صورت بداهه میخوانند و مینوازند و تمامی نت ها نه بر روی برگه نت بلکه در سینه و قلب آنها وجود دارد و ارتباط قلبی بین نوازنده و خواننده ایجاد میشود.

لوکا بسیار تعجب کرده بود و از من خواست قطعاتی را برایش ارسال کنم.

واکنش به صدای محمد رضا شجریان

وقتی لوکا صدای شجریان را شنید گفت، گفت من تمام ژانر های موسیقی جهان را خوانده و کار کرده ام از موسیقی های آمریکایی گرفته تا شرق آسیا و کل اروپا، تا کنون در عمرم چنین صدایی نشینده بودم. او هم از جوهر صدای استاد شجریان سخن میگفت و هم از تحریر های ملکوتی شجریان که بدون نفس کشیدن با صدای بلند اجرا میکرد. گفت این شیوه خواندن بسیار سخت است و شاید کسی در دنیا نتواند به این زیبایی آن را اجرا کند، او میدانست که این تحریر های قدرتمند از ویبراسیون حنجره نیست بلکه از دیافراگم استاد شجریان بر میخیزد که انقدر با صلابت و محکم و بلند است. در ادامه تحلیل موسیقی آنچه لوکا را از خود بی خود کرد جواب آواز های استاد محمد رضا لطفی به آواز شجریان با تار بود. چنان شگفت زده شده بود که میگفت گویی روح آدم در حال جدا شدن از بدن است و تا به حال چنین زیبایی محضی در موسیقی نشنیده است.

جواب آواز استاد شجریان توسط تار استاد لطفی

صدای استاد شجریان حیرت انگیز است. ملکوتی است. جواب آواز استاد لطفی با زخمه هایش بر تار اعجاب انگیز است. 

لطفی میداند که کجا باید بنوازد و چگونه بنوازد. لوکا فارسی نمیدانست و با ثانیه به من مشخص میکرد که کجاهای موسیقی دل او را برده است. در بیت دوم که شجریان میخواد که هست در پی شام سیاه صبح سپید، کلمه سیاه را استاد شجریان با یک کشش بدون تحریر زیبا میخواند و در کمتر از چند میلی ثانیه جواب آوازی که لطفی به کلمه سیاه میدهد دقیقا مانند چیزی است که استاد شجریان خوانده است، یعنی استاد محمد رضا لطفی انگشت خود را بر روی سیم دوی تار به حد معینی میکشد، و به قول ما ، ناله تار را در می آورد. اینجا بود که ما به تفاهمی زیبا رسیدیم:

موسیقی زبانی بین المللی است که نیاز به ترجمان ندارد !

یک موسیقی دان ایتالیایی چنان درک بالایی دارد که چیزی جز تمجید و تحسین به زبان نمی آورد، و این موسیقی را ابزاری برای جدا کردن روح از بدن تعریف میکند و چه بسیار ایرانی هایی که همین شعرها را میفهمند ولی در نهایت موسیقی که گوش میدهند موسیقی مبتذل رپ و امیر تتلو و … می باشد!

جواب آواز استاد شجریان با ساز نی

اگر دوستان هنرمند من دقت کنند دستگاه و ردیف موسیقی همان قبلی است ولی شعر کلام حافظ است و ساز نی، همان نی که از جدایی ها حکایت می کند و پرده هایش پرده های ما می درد.

جواب آواز استاد شجریان با ساز سه تار

 

دوستان عزیز در پایان ضمن آرزو برای خسرو آواز ایران استاد شجریان و آرزوی شادی روح قلندر موسیقی ایران استاد محمد رضا لطفی.

امیدوارم سایه استاد حسین علیزاده بر تارک موسیقی ایران زمین تابنده باشد.

او تنها باقی مانده از نسل اسطوره ای موسیقی ایرانی است، یک ایرانی تمام عیار، که دست رد به تمام القاب اروپایی زد، او تنها حسین علیزاده برای ایران است.

حسین فرزند ایران است.

 

آراسپ کاظمیان

میان عاشق و معشوق هیچ حائل نیست - تو خود حجاب خودی حافظ از میان برخیز (حافظ)

یک دیدگاه

  1. اصولا هماهنگی که بین صدا ( صوت خواننده) و کلام( شعر شاعر) و ساز( هر آلتی از موسیقی) در این برهه بزیبایی هر چه تمامتر و گوشنوازتر حتی بگوش آنان که درک آکادمیک از موسیقی نداشتند ایجاد گشت هنری بود که تنها از نوابغ موسیقی برمی آید و این مهم را بزرگمرد تاریخ موسیقی این کهن دیار همیشه باقی روح بآسمان پریده ی ما استاد شجریان بنا نهاد من خود چون دستی هم بر آتش شعر بصورت آکادمیک و بر آتش موسیقی بصورت تجربی دارم این را با گوشت و پوستم احساس میکنم

دکمه بازگشت به بالا