جوانمرد

جوانمرد ، دوای بیداری

آن مرد طبیب بود و می گفت:  جهان بیمارستانی است بی سر و سامان. هر کس بیماری دارد و هر کس دوایی میخواهید. 

هزاران هزار بیماری، افسوس، اما هزاران هزار دوا را چطور توان یافت؟ 

جوانمرد اما میگفت:  ما همه یک بیماری داریم. خواب و دوایی نیست، جز بیداری. 

بیدار شویم تا جهان بیمار نباشد. 

آراسپ کاظمیان

میان عاشق و معشوق هیچ حائل نیست - تو خود حجاب خودی حافظ از میان برخیز (حافظ)
دکمه بازگشت به بالا