جوانمرد
جوانمرد کنار بساط خدا
![جوانمرد](https://www.kazemian.net/wp-content/uploads/2018/12/photo_2018-12-17_00-52-32.jpg)
خداوند بساط محبتش را پهن کرد و گروهی بر آن نشستند. جوانمرد آمد و گفت: خدایا ! نه من کنار این سفره نمی نشینم. کنار بساط محبت از دوستی تو مست خواهم شد. خدا خوان هیبتش را پهن کرد. و گروهی بر سر آن نشستند.
جوانمرد آمد و گفت: خدایا! نه. من کنار این خوان نمی نشینم، کنار خوان هیبتت از سلطنت تو دیوانه خواهم شد.
خدا بساط دیگری پهن کرد و جوانمرد کنار او نشست.