دکلمه

یلدای ۹۸

یلدای عاشقان

یلدای سال ۹۸

من هرگز یلدا رو جشن نگرفته ام. آنکسی یلدا را جشن میگیرد که غمی نداشته باشد و یا آنکه ترسو باشد، از ترس یک دقیقه تاریکی بیشتر جشنش میگیرند. مانند تولد که چون یک سال به مرگ نزدیکتر میشوند میترسند و جشنش میگیرند.

اما یلدای عاشقان طولانی ترین غم سال با یک دقیقه بیشتر در هیمه ی سینه های سوخته تلنبار میشود. و آنگاه شاید شعری از دیوانی شعله ای آتشین تر بر غم عشاق زند.

آراسپ کاظمیان

میان عاشق و معشوق هیچ حائل نیست - تو خود حجاب خودی حافظ از میان برخیز (حافظ)

‫۴ دیدگاه ها

  1. هر کجا، پخته ترین حنجره ها تعبیه شد
    خوش ترینش به گلوگاه ِ شما تعبیه شد
    .
    با اشارات ِ جگر، سوز، جدا شعبده کرد
    در مقامات ِ نظر، ساز، جدا تعبیه شد
    .
    خالق، انداخت به عنوان شما، قرعه ی بخت
    تا بدین ساز، چنان سوز و نوا تعبیه شد
    .
    این صدا، برج بلندی ست که از بیم حسود
    بر درش، لوح ِ منوّر به دعا تعبیه شد
    .
    در نهانخانه، چه دلها که شکستند ز ما
    تا بر این گنج ِ خداداده، جلا تعبیه شد
    .
    “تار لطفی” به ارادت ز کمر می شکند
    پیش تاری که به دستان خدا، تعبیه شد!

    1. سپاس از شعر زیباتون.
      اما در بیت آخر نباید صدای من با تار استاد محمدرضا لطفی قیاس شود و لطفی محکوم.
      نه ! این صدا چه میگوید؟ شعر حافظ. آیا من خودم هنری در ارائه صدای خودم دارم؟ خیر . اگر خوبه وگر بد خدادایه.
      اما نفس استاد لطفی متصل به به بالا بود بداهی انگشتانش در سیم های فلزی تار می لغزید و آن آثار خلق میشد، همه لطفی بود، صدا، سیم، تار، نوا، مانند حافظی که همان لحظه غزل را بسراید.

دکمه بازگشت به بالا